كارى كه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گودباي پارتى جعفر با موزيك ايران كرد،شجريان ٥٠ سال نتونست بكنه..:))))
رفتیم تشک بخریم یارو هی میگه: این آلمانیه طبیه نرمه فیلانه!بعد آخرش میگه یه جوری طراحی شده همسرتون شب غلت بزنه شما متوجه نمیشین بیدار شین :| آخه آدمیزاد نباس بفهمه اونی که کنارشه، غلت میزنه ؟ خوابه ، بیداره ؟ تب داره ؟ چه مرگشه؟ من اصن میرم تشک ایرانی میگیرم که بدونم یکی کنارم خوابه! اصن یه جوری که تکون خورد که هیچ اگه نصف شب بیدار بود، آرنجشو گذاشته بود رو پیشونیش زل زده بود به سقف و فکر و خیال میکرد و تکون نمیخورد... بفهمم، بیدار شم بگم : جونم ؟ چیه؟ بیــا بغلم ♥ والا.... :))))
واقعاً یعنی این خانواده هایی که نمیذارن دخترشون شب بیرون از خونه بمونه
لذت وقتی که یه بچه کوچیک دستاشو دراز میکنه سمتت ینی بغلم کن
هیچی اندازه این حال نمیده به آدم
هیچ دقت کردین پسر جونش بالا میاد میخواد یه گونیه برنج 20 کیلویو بلند کنه اون وقت ...
.
.
.
.
.
.
.
دوست دختره شصت و پنج کیلویشو مثل قوطی کنسرو از زمین بلند میکنه
چرا واقعاً؟
مادربزرگم دو سال پیش میخواست ختم انعام بگیره و تمام خانومای فامیلو یه خانوم مداح هم دعوت کرده بود.
از صبح همه داشتیم کمکشون میکردیم که یهو ، یک ساعت مونده به مراسم برق رفت .
مادر بزرگم به پدرم گفت:
سریع زنگ بزن اداره برق بگو برقمون رفته!
بابای ما هم زنگ زدو گفت:برق ما رفته!
یهو مادر بزرگم از اونور گفت:
بگو خانوم آوردیم، کلی پول دادیم، حالا برق رفته شما خسارت مارو میدی...؟؟؟
بابای ما هم هول شد و با...
کلی پول دادم خانم آوردم ، حالا که برق نیست چه خاکی تو سرم بکنم؟ شما خسارت میدی....؟!؟!
طرف هم نه گذاشت نه برداشت با خنده گفت:
دوست عزیز 2 تا شمع روشن کن شاعرانه تره...!! :)
یه نکته خیلی مهمی که خانومها باید بهش توجه کنن اینه که
هیچ موقع در مقابل پسر ها نگین گشنمه
دیگه بقیشو پسرا میدونن
:))
میگن اون دنیا خانومایی رو که این دنیا با ساپورت کلی دلبری میکردن و خون به دلِ ملت میکردن
رو یه راس میفرستن جهنم تا ابد باس اونجا با شلوار کردی بگردن :))
ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﺟﻨﮓ ﺑﺸﻪ
ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺩﺷﻤﻦ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻋﻠﯿﺸﻤﺲ : ﺑﺪﻩ ﺍﻭﻥ ﮐﻼﺷﯿﻨﮑﻮﻓﻮ ﺩﺳﺖ ﻋﻠﯿﺸﻤﺲ
ﮐﭙﻠﯽ ﻣﻮﯼ ﻓﮑﻠﯽ ...
ﯾﺎﺱ:ﻣﻦ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﯿﺮﺍ ﺩﺭﺩﻡ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ
ﺯﺧﻤﯿﺎﺭﻭ ﮐﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﮕﯿﺮﻩ
ﺳﺎﺳﯽ ﻣﺎﻧﮑﻦ : ﻧﺎﺭﻧﺠﮑﺎ ﮐﻮﺟﺎ ﺍَﻥ ﺩﻧﺒﺎﻟﻪ ﺩﺍﻣﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﻦ ...
ﻫﯿﭽﮑﺲ : ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﺗﺎﻧﮑﺎ ﺑﺎﻻ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﯾﺎﺳﺮ ﯾﺎﺳﺮ ﻣﺮﮐﺰ
ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ...
ﺗﻬﯽ: ﮐﻠﺖ ﻣﻦ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﯾﮏ ﺧﺸﺎﺑﻪ ...
ﺯﺩﺑﺎﺯﯼ:ﺟﺒﻬﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﻪ .....
=)))))))))))))
بعضی از دخدرا باید از پسرا یاد بگیرنا
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعضی از پسرا اینقدرقشنگ ابرو برمیدارن لامصبا
قرینه ی همدیگه هست...آدم کف میکنه میبینه:D:))
داداشم میگفت ظهر رفتم تیغ ژیلت فیوژن بخرم ؛ فروشنده گفت :
بسته ی چهار تاییش 50 هزار تومن ...!!!
.
.
.
.
.
هیچی دیگه ... رفتم رساله رو ورق زدم ، دیدم نوشته :
المَحاسِنُ زینَتُ الرَجُل!
خیر سرمون رفتیم شمع روشن کردیم حاجتمونو بگیریم یه زنه هم اومد شمعشو پیش شمعای من روشن کرد, بعد شمعش افتاد رو شمعای من حاجتا قاطی شد الان حالت تهوع بهم دس داده... . . . . . . . .
با توام دختر سرزمین من
آخ ببخشید باز جنسیتت را فراموش کردم
پسر سرزمین من
معلوم هست کجایی ؟ خیلی وقت است تو را گم کرده ایم
دیروز داشتی مردانه در میدان می جنگیدی
امروز در آرایشگاه ها ابرو برمیداری ؛ مو رنگ می کنی ؟
باتوام پسر سرزمین من
دختران سرزمین من نیاز به مردی دارند که محکم باشد ، قوی باشد ، در سختی ها و در دشواری ها همراهش باشد . آنقدر قوی باشد که همه دنیا در برابرش کم بیاورد
باتوام پسر سرزمین من
کمی آهسته برو
به کجا چنین شتابان ؟ . . .
سلام.
چند وقته نمیدونم باید بیام چی بگم اصن.
شایدم بدونماااااااااااااااااااااا
اما حسش نمیاد
البته دو هفته بود که امتحان داشتیم منم از بس میخوندم دیگه وقت نت رو نداشتم
اما با فائزه و مهسا قول داده بودیم امتحانا که تموم شد تا یه هفته درس نخونیم
اینه که الآن در خدمت شمام
آهنگ وبمو دوس دارم.
قبلیه رو هم دوست داشتمااااااااا اما چون همش مدرسمون این آهنگو میذاشت دلمو زد
الآنم که محرمه همش نوحه میذارن واسمون.
ایستگاه صلواتیمون از همه باحالتر.
اول صبحم ما رو میفرستن نمازخونه برای زیارت عاشورا.
خلاصه درگیریم.
یه دبیر ادبیات داریم داغون.
همه جاش عملیه.
بچه های کلاسای دیگه میگفتن ما فقط جلسه اول دیدیمش که یه دبیره ادبیاته بعد اونم کلا ندیدیمش
اما از شانس ما هرجلسه میاد.
دبیر دینی هم که کلا مخ نذاشته واسم.
اگه بخواد همینجوری پیش بره فک کنم کافر بشم.
به جان خودم
معاونمون همه ی کلاسارو گروه بندی کرده و یه دفترم داده دستشون که مثلا فعالیت های گروهیشونو بنویسن.
ما هم که نصف کتابکارا و کاربرگامونو حل نمیکنیم میایم تو مدرسه مینویسیم.
منم همشونو به عنوان فعالیت گروهی مینویسم تو دفتر و عین یه سرگروه نمونه چهارشنبه ها تحویلش میدم.
همین روزاست که به عنوان فعال ترین گروه مدرسه شناخته بشیم.
..
بقیشو بعدا میگم.
فعلا بای
فقط از خدا ميخوام که ي 9 سال ديگه زنده نگهم داره! تا بتونم تو سال 1400 استاتوس بزارم بگم:ما صده ي سيصديا.....
خعلي فاز ميده حس آثار باستاني بودن بهم دست ميده! :))
برادرِ من؛ خواهر عزیزم تویی كه پست هاي منو كُپي میکنی و ازش استفاده مي كني:
دوران کودکی هم عالمی داشتا...
آدم آزاد آزاد بود...
حتی در انتخاب محل شاشیدن!!!:دی
منظور از این عکس چیست؟
1. ما پا داریم!
2. ما خیلی پا داریم!
3. ما داریم به شما پا میدهیم!
4. ما بن بست اسکلاییم!
نظر دیگه ای اگه دارین تو کامنتا بنویسید! :دی
چقدر کوتاه است فاصله ی بین
غدیر تا عاشورا . . .
بالا رفتن دست پدر تا پائین آمدن سر پسر .
یه دوست پسر نداریم، غیرتی بشه، بگه حق نداری از این چکمه های ِ ساق بلند بپوشی..دوست ندارم..
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 33
بازدید کل : 270943
تعداد مطالب : 407
تعداد نظرات : 1084
تعداد آنلاین : 1
** *** **
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دفتر خاطرات
جوجو و
آدرس
jujuo.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.